با تو از بخشش میگفتم اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم / هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره / هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره... وقتی بارون چشم تو چشم منم تر میکنه اونی که من اسیرشم اون که رها شده تویی اونی که من اسیرشم اون که رها شده تویی
جنس من از آهن و از سنگ نیست من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست حال دل از من نمیپرسی چرا حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست می دانی چرا بلکه از امید آمدنت دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پرم به من که بی صدای تو از شب شکست می خورم به من که آخرینه ی اواره های عاشقم چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی غزل بشن ترانه هام نه هق هق دلواپسی از این همه احساس در بی نگاهی یک آینه گرچه سکوت بلندترین فریاد عالم است ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد کمی با من حرف بزن…
همیشه رفتن بهترین نیست گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست چه قهر باشیم چه آشتی اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند یه روزی گله کردم من از عالم مستی تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم غرورم یکطرف ماند و دل دیوانه ام اینجا بگویم اشتباه کردم بمان با من تو ای همراه
سخت افسوس می خورم برای تمام روزهایی که بی تو .. گذشتند و تمام شب هایی که با تو .. نمی گذرند! می بینی دلبندم؟ هنوز رویایت تمام زندگی من است!
وقـتـــی خــدا مُــشـکِـلات رو حـل میکـُـنِــه ؛ بــه "توانایـیـش" ایــمـان داری ... . . . . . وقتـــی خــدا مُــشـکِـلِـت رو حـل نمیکنه؛ بـه "تـوانــایـیـت" ایـمـان داره...
نگران نباش من خوب میدانم با حسرت نبودنت چگونه تا کنم فقط برایم بنویس هنوز هم لبخند میزنی... دلم تنگ شده برایت…
حکايت من… حکايت کسي بودکه عاشق دريابوداماقايقي نداشت… دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت… حکايت کسي بود که زجر کشيد اما ضجه نزد… زخم داشت اما نناليد… گريه کرد اما اشک نريخت… حکايت من حکايت کسي بود که… پرازفرياد بوداماسکوت کرد تاهمه ي صداهارابشنود…
حَســـــرتـــ ! یَعنــــی رو به رویَم نشستــــه ای . . . وَ باز خیســــیِ چَشمانَمـ را . . . آنــ دَستمــــالِ خُشکـــِ بی اِحساســـ پاکــــ کند . . . حَســــرَتـــ ! یَعنـــــی شانه هایَتــــ دوشــ به دوشَــــمـ باشَـــد . . . اَمــا نتوانَمـ از دِلتَنگـــی به آنــ پَنـــاه ببرَمـ . . . حَســــرَتـ ! یَعنـــــی تو که دَر عیـــنِ بودَنَتـــ . . . داشتَنَتــــ را آرزو میکنَمـ |
About![]()
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته که به آن می خندم Archivesفروردين 1392AuthorsLonely angelمحمد رامین Links
مثل هیچکس
LinkDump
حواله یوان به چین کاربران آنلاين:
بازدیدها :
|